آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع محترم تقلید شیعه اخیرا فرموده‌اند: «امروز سوریه در خط مقدم مبارزه با صهیونیسم ایستاده است به همین دلیل دشمنان ما به مبارزه با این کشور می‌پردازند.» و یا « برخی سران کشورهای اسلامی‌‌که ادّعای مسلمانی دارند در برابر سوریه ایستاده و با استکبار همراهی می‌کنند. » بنده به عنوان یک طلبه که ارادت خاصی خدمت همه‌ی علمای سنی و شیعه دارم فقط چند سؤال به محضر استاد که در جوانی بهره‌ی فراوان از کتب ایشان برده‌ام، ارائه می‌نمایم.

جناب مکارم، آیا صرف مبارزه با صهیونیسم، به رژیمی اجازه می‌‌دهد تا هزاران نفر از مردم خود را در خیابان قتل عام نماید؟ در یهودی‌ستیزی رژیم‌های بعثی مثل صدام حسین و سوریه شکی نیست. آیا آدمکشی دولت سوریه باعث نمی‌شود تا ملتهای مسلمان در حسن نیّت و سوابق چنین حکومت‌هایی تردید کنند؟ همانگونه بر سر صدام آمد. صدام کم به فلسطینی‌ها کمک نکرد، ولی ظلم و خونریزی‌اش باعث شد تا حمایت داخلی و خارجی از دست بدهد. به سرنوشت چوپان دروغگو دچار شد و آنگاه که واقعاً گرگ آمد و داشت راست می‌گفت نه ملت عراق و نه هیچ دولت و ملت دیگری حاضر به دفاع از او نبود.

منظورتان از دشمنان ما کیست که به مبارزه با سوریه می‌پردازد؟ اگر منظورتان کشورهای اسلامی است که جمهوری اسلامی ایران با همه‌ی آنها روابط حسنه دارد و همه را نه دشمن، که دوست و برادر خود قلمداد می‌کند. مخالفان سوریه را دشمنان ما پنداشتن، چه برداشتی در اذهان دیگران ایجاد می‌کند؟ تا آنجایی که بنده اطلاع دارم جمهوری اسلامی تا به حال ادعاهای دیگران در مورد حمایت از بشار اسد را رسماً تکذیب و انکار نموده است. شما شخصیت مهم و معتبری در کشور ما هستید. سخنان شما در سراسر منطقه انعکاس می‌یابد. آیا اظهار نظر شما باعث نمی‌شود تا دولت‌ها و ملت‌های مسلمان، بیانیه‌های رسمی دولت ایران را صادقانه ندانند؟

کشورهای اسلامی تا قبل از اعتراضات اخیر همیشه حامی سیاسی و اقتصادی دولت سوریه در مقابل اسراییل بوده‌اند. رابطه‌ی سوریه با اعراب نیز بهتر از رابطه‌اش با ما بوده است. دفاع سوریه از اعراب در قضیه‌ی اختلاف بر سر جزایر خلیج فارس مؤیّد این امر است. مگر اعراب و یکی از بزرگترین رهبران روحی‌شان علاّمه یوسف قرضاوی از حزب‌الله و حسن نصرالله در جنگ 33روزه حمایت نکردند؟ مگر خون فلسطینی‌ها از خون مردم سوریه سرخ‌تر است که از آنان دفاع کنند ولی از مردم بی‌دفاع سوریه در مقبل کشتار بشاراسد نه؟ قضیه‌ی سوریه از محدود قضایایی است که همه‌ی کشورهای اسلامی اتحاد خود را نشان داده‌اند. از عالمی برجسته مثل شما انتظار می‌رود صبر و عقلانیت را توصیه کنید تا همراه و همگام دیگران باشیم نه اینکه در این وسط ساز مخالف و وارونه بزنیم.

بشار اسد راه نجات داشت و بایستی از سرنوشت صالح، قذافی، بن علی، مبارک و سلف اصلی‌اش صدام درس می‌گرفت که نگرفت و دیگر راه نجانی، حداقل از دیدگاه بنده، برایش متصور نیست در این میان ما می‌مانیم و روابطمان با نظام آینده‌ی سوریه. در سوریه کم هزینه و سرمایه‌گذاری نکرده‌ایم. باد نکاشته‌ایم که طوفان درو کنیم!